سومین شکست نیز به همین ترتیب، شکست در پوشش و مثلث بندی است، اما این بار بر اساس فرهنگ و نه سیاست اقتصادی. بخشی از جذابیت بایدن به عنوان یک نامزد، سابقه طولانی او به عنوان یک میانه رو اجتماعی بود – یک کاتولیک قدیمی و چپ میانه به جای یک مترقی غیور.
ریاست جمهوری او فرصت های متعددی را برای سکونت در شخصیت میانه رو ارائه کرده است. به عنوان مثال، در مورد مسائل تراجنسیتی، شکایات فزاینده کشورهای اروپایی در مورد مسدود کننده های بلوغ، پوشش بالقوه ای را برای بایدن فراهم کرد تا احتیاط بیشتری در مورد استفاده از مداخلات پزشکی برای نوجوانان مبتلا به نارسایی جنسیتی داشته باشد. در عوض، کاخ سفید او تصمیم گرفته است که به طور مؤثر وجود هرگونه بحث واقعی را انکار کند و دولت را در سمت چپ سوئد قرار دهد.
سپس تصمیم دابز وجود دارد که عدم محبوبیت آن سقط جنین را به یک برنده سیاسی احتمالی برای دموکرات ها تبدیل کرد – به شرطی که آنها بتوانند خود را میانه رو و جمهوری خواهان را متعصب جلوه دهند.
بایدن میتوانست این تلاش را رهبری کند و موقعیتهایی را که خودش در گذشته داشت – حمایت از Roe v. وید، بلکه برای محدودیتهای دیررس و متمم هاید – به عنوان اجماع ملی طبیعی، علیه مطلقگرایی طرفدار زندگی ممنوعیتهای سه ماهه اول. در عوض، او عقب نشینی کرد و نامزدهای دموکرات را با خط فعالی که مطلقاً هیچ محدودیتی مجاز نیست، ترک کرد، موضعی نامطلوب که کاملاً برای هدر دادن مزیت حزب پس از روئه طراحی شده است.
سوال در مورد آخر و تا حدودی با همه این مسائل، این است که آیا بایدن میانهروتر یا مثلثگراتر میتوانست ائتلاف خود را حفظ کند؟
اما این سوال اغلب بهانه ای می شود برای بدیهی گرفتن قطبی شدن و 50-50 سیاست. یک رئیس جمهور قوی، طبق تعریف، باید بتواند حزب خود را در زمانی که سیاست اقتضا می کند، به سمت مرکز بکشاند. بنابراین اگر بایدن احساس کند که نمی تواند این کار را انجام دهد، نشان می دهد که او ضعف خود را درونی کرده است و آنچه را که احتمالاً در ماه آینده در انتظار دموکرات ها است، از قبل پذیرفته است: شکست..
علاوه بر دو ستون هفتگیام، در حال راهاندازی خبرنامهای هستم که بیشتر جمعهها منتشر میشود و برخی از وسواسهای معمول من – عقاید سیاسی، مذهب، فرهنگ پاپ، انحطاط – را با جزئیات بیشتری پوشش میدهد. می توانید مشترک شوید اینجا.