تورم ممکن است گذرا نباشد، اما رهبر بریتانیا بودن مطمئناً چنین است. برای سومین بار در شش سال گذشته، بریتانیا نخست وزیر جدید دارد. سرعت گردش مالی که زمانی بریتانیایی های برتر به آن تمسخر می کردند که منعکس کننده بی ثباتی در سطح بالکان است، اکنون برای دولت اعلیحضرت عادی شده است.
مارگارت تاچر بیش از 11 سال در خیابان داونینگ 10 دوام آورد. تونی بلر یک دهه مدیریت کرد. در آن تمرین عجیب و غریب در دموکراسی مردمی که به عنوان انتخابات عمومی شناخته میشود، هیچکدام توسط مردم بریتانیا رد نشدند. هر دو سه بار اکثریت قاطع را به دست آوردند و سپس تسلیم بی صبری و جاه طلبی همکاران پارلمانی شدند که در خرد خود، آنها را در میان دوره ای کنار زدند و افراد غیرمجاز را جایگزین کردند که – دیر یا زود – در رای گیری رد شدند.
آیا آخرین قمار نتیجه بهتری خواهد داشت؟ اعضای محافظهکار پارلمان پس از برکناری بوریس جانسون در اوایل تابستان در میان عصبانیت از رفتار بینظم او، امیدوارند که تغییر در راس آنها را در یکی از چالشبرانگیزترین دورههایی که هر رهبر بریتانیا با آن روبرو بوده است، ببیند.
زنی (بله، حزب متعصبان فرضی مردسالار، یکی دیگر را بالا برده است) که روز سه شنبه به قلعه بالمورال در اسکاتلند سفر می کند تا کمیسیون نخست وزیری خود را از ملکه الیزابت بیمار دریافت کند، لیز تراس است که اکنون وزیر امور خارجه است. پس از یک دوره مسابقات مقدماتی طولانی که در آن نمایندگان مجلس تعدادی از نامزدها را حذف کردند، خانم. تراس در دور دوم از میان 150000 عضو عادی حزب، رقیب خود، ریشی سوناک، وزیر دارایی سابق را شکست داد.
خانم. تراس به دو دلیل اصلی برنده شد، یکی که هیچ اهمیت ماندگاری نخواهد داشت و دیگری که احتمالاً موفقیت نه تنها دولت او بلکه بریتانیای پس از برگزیت را تعیین می کند.
اولین مورد، خشم شدید در میان محافظهکاران از آقای. صدف جانسون. بمب موی ژولیده همیشه بیشتر مورد پسند فعالان بود تا اعضای دیگر مجلس. تا حدی این بود که آقای سوناک که کودتای کاخ را تسریع کرد. وقتی چراغ خانه روشن شد، دستیار سابق خیانتکار آنجا ایستاده بود، خون هنوز روی تیغه کلیدش گرم است. خانم. تراس به طرز ماهرانه ای وفادار مانده بود. یا حداقل خارج از صحنه، دور از دید.
آقای. جانسون، یک فرصتطلب عالی، اشاره کرده است که ممکن است به آن پایبند باشد، اما هیچ اقدام دومی برای رهبران حزب برکنار شده در بریتانیا وجود ندارد، و روزنامهنگار سابق مطمئناً فرصتهای مفیدتری برای سرگرمیهای رنگارنگ خود پیدا خواهد کرد.
دلیل دوم – و مهمتر – ناامیدی در میان محافظه کاران است که حزب راه خود را طی 12 سال قدرت گم کرده است. این بدان معنا نیست که فرقی بین حزب محافظه کار و اپوزیسیون وجود ندارد. اگر حزب کارگر جرمی کوربین در سال 2019 پیروز می شد، اکنون بریتانیا در مسیر سوسیالیسم به سبک شوروی قرار گرفته بود. اما محافظه کاران در چند سال گذشته با موجی پیشرونده که بی وقفه بر چشم انداز غرب می چرخد همراه شده اند. آقای. جانسون به دلیل بریدن گره گوردی برگزیت شایسته تقدیر است، اما ویژگیهای تعیینکننده سه رهبر گذشته – خلأ صمیمانه روابط عمومی دیوید کامرون، بیهودگی آرام ترزا می و غیراخلاقیهای آتشبازی آقای. جانسون- ثابت کردهاند که هیچ رقیبی برای هولناک ارتدوکس ایدئولوژیک مدرن ندارند.
آنها با تعظیم به خدایان بخش عمومی و دولت رفاه در حال گسترش، مالیات بر درآمد ملی را به بالاترین سطح خود در 70 سال اخیر رساندهاند. آنها مشتاقانه با افراط گرایی در آب و هوا موافقت کرده اند و مقررات تنبیهی را بر مشاغل اعمال می کنند. آنها ثابت کرده اند که تسهیلگران قابل اعتماد انقلاب بیدار مداوم در فرهنگ، هنر و علم هستند. آنها قرنطینه ها و احکام بسیار محدود کننده کووید را با رها کردن شاد اعمال کردند.
خانم. تراس کمپین رهبری خود را صرف رد همه اینها کرد. در حالی که آقای سوناک نسبت به شکنندگی مالی هشدار داد، او وعده کاهش مالیات های بزرگ را داد و گفت که از رشد به جای توزیع مجدد حمایت می کند. او از تقویت تولید انرژی صحبت کرد. او قسم خورد که دیگر هرگز قرنطینه اعمال نکند. او با اشتیاق هژمونی فرهنگی مترقی رسانه ها و دانشگاه ها را زیر پا گذاشته است.
آیا او می تواند تحویل دهد؟ شک و تردید در مورد اعتبار او وجود دارد. او خودش چیزی شبیه یک آفتاب پرست است، یک لیبرال دموکرات صلح طلب در اوایل بزرگسالی که در سال 2016 به ماندن در اتحادیه اروپا رای داد اما اکنون مانند فرزندان ایده آل رونالد ریگان و تاچر صحبت می کند و مانند بودیکا به عنوان یک ناسیونالیست پرشور بریتانیایی ایستاده است.
اما نزدیکان او اصرار دارند که ایدئولوژی او ثابت است – بی اعتمادی به دولت بزرگ موضوع تعیین کننده است. با این حال، چالش ها دلهره آور هستند. او با زمستانی پر از قیمت انرژی استراتوسفر، تورم گستردهتر و چشمانداز اعتصابها برای دستمزد بالاتر مواجه است. اگر او به اندازه کافی جسارت داشته باشد که به وعده های خود مبنی بر حمایت مالی گسترده در برابر بحران سوخت بی سابقه، همراه با کاهش مالیات وعده داده شده عمل کند، تأثیر مالی – و واکنش احتمالی بازار مالی – می تواند وحشیانه باشد. پیشبینی بخشندگی او کمک کرده است که پوند استرلینگ در برابر دلار به پایینترین حد چند دهه اخیر برسد.
مهمتر از همه، او فاقد حکم، اعتبار از طریق پیروزی مردمی است. او توسط اقلیتی از حزب خود در پارلمان حمایت شد و – برای اولین بار در یک رقابت محافظهکاران – نتوانست اکثریت مطلق اعضای حزب را به دست آورد. او اکنون باید تلاش کند تا با احیای محافظه کاری رو به زوال، مسئولیت خود را به دست آورد.
حق چاپ ©2022 Dow Jones & Company, Inc. تمامی حقوق محفوظ است. 87990cbe856818d5eddac44c7b1cdeb8