همچنین در نیویورکر، جسی دوریس از بنای یادبودی که به تازگی افتتاح شده به 20 کودک و شش بزرگسالی که حدود یک دهه پیش در مدرسه ابتدایی سندی هوک در نیوتاون، کانن، به ضرب گلوله کشته شدند، بازدید کرد: «این مناسب است که یک بازدیدکننده از یادبود سندی هوک به صورت دایره ای راه می رود. همه ما در حلقه ای از قتل عام، کمک های تبلیغاتی، افکار و دعاها گرفتار شده ایم.» (دبی دیویدسون، سانفرانسیسکو)
در تایمز، مایکل ویلسون در مورد وقوع سه تیراندازی جمعی درست قبل از روز شکرگزاری منعکس کرد: “والدین، فرزندان و دوستان دیروز صندلی خالی پنجشنبه شدند.” (جیمز ترنر، همپتون، ویرجینیا)
دنیل لوئیس برای آهنگساز و خاطراتنویس ند رورم، درگذشتی نوشت که به بررسی ماهیت خاص گرایشات رورم به همه چیز می پردازد: «از بین بردن نام یک چیز است. با شایعات آقای. رورم، می تواند به سطح بمباران فرش برسد.» (کارول دین، اوکلند، کالیفرنیا، و رابرت آلن، ریچموند، ویرجینیا)
جان موعلم مدتی را با کارگردان و فیلمنامه نویس نوآ بامباخ گذراند که «53 ساله است و با توقف ها و شروع های طولانی و چرخشی صحبت می کند و چرخش های چند نقطه ای را با دقت در نظر می گیرد، مانند مردی که سعی می کند هوشیاری خود را به صورت موازی در نقطه ای غیرممکن پارک کند». (بیل وب، امیننس، کی، و لوک لبلانک، مونترال، در میان دیگران)
روث ویپمن در مورد درسهای پیانو که مدتها پیش بود، توضیح داد: «هنوز هم میتوانم بار شیمیایی پس از اصلاح معلمم را تصور کنم – گلهای مصنوعی با نت پایهای از اقتصاد کمتر. غلبه کننده، اما کاملا نمی تواند بوی پس زمینه انتظارات مادرم را از بین ببرد.” (نان والنس، بلوفتون، SC، و مارگارت وولر، اسکندریه، ویرجینیا)
مایک تانیر در مورد افت غم انگیز لس آنجلس رمز از فصل قهرمانی آنها در سال گذشته گفت: “رامز فقط یک خماری سوپربول را تحمل نمی کند. آنها در کنار یک غریبه در سوئیت ماه عسل نوادا با یک کیف پول خالی و بدون هیچ نشانه ای از کلید ماشینشان از خواب بیدار شده اند. (آرتور استروو، وایت پلینز، نیویورک)
اندرو داس گل پیروزی یک بازیکن برزیلی مقابل سوئیس را اینگونه توصیف کرد: “این گل به قدری سریع از پای او خارج شد و به قدری خوب قرار داشت که دروازه بان سوئیسی فقط می توانست مانند مردی که قطار گلوله ای را از روی سکو عبور می کند تماشا کند.” (آن لومن یانگ، کاربورو، NC)